بسمه رب شهدا وصدیقین

سلام برادرشهيدم. سلام دلاورمرد

نمي پرسم احوالت چه طور است، مي دانم که در جوار حق تعالی حالت خوب است. خوب خوب

ـ برادر حال ما هم خوب است، حال همه ما خوب است اما تو باور نکن

خودت می دانی که شيعيان علوی جهان چه می کشند بچه کبو ترها را در قفس حبس می کنند و سر می برند،

آن موقع ادعای آزادی و حقوق بشر سر می دهند. خودت می دانی که با خواهران و برادران فلسطينی مان چه مي کنند ….

ماه رمضان امسال را به خاطر  داری ؟

ما زولبيا خورديم و آنها موشک؛ نماز مردم فلسطين 6 گانه شده بود. صبح، ظهر، عصر، عشاء و ميت گاهی خواب روزه دار عبادت نيست، خيانت است .

می دانم اگر تو و دوستان رزمندات بودين حتي تا قدس هم می رفتيد. چرا راه دور برويم، همين اطراف  خودمان مسخره کردن چادرمان عادی شده…. به خاطر رنگ مشکی چادرم مرا به افسرده بودن متهم می کنند.

آری من عزادارم چند وقتی است که غيرت مردان شهرم دار فانی را وداع گفته است.

برادر شهيدم ، دردل زياد است و زياد، می دانم دل خودت هم خون است. قسم به چادر خاکی من و چفيه ی خونی تونمی گذارم خونت را پايمال کنند.

درست است که اين مسايل و مشکلات آزارمان می دهد ولی تا آقا سيد علی خامنه ای هست غمی نيست. ما با ولايت زنده ايم و تا شهادتت با ولايت می مانيم. تعداد ما اندک است ولی ما پيرو همان حسين (ع )هستيم که با کمی يارانش چنان شکستی به دشمن وارد کرد که بعد از هزاران سال است عشق حسين (ع )در دل ماست و به عشق حسين می تپد.

برادر جاويد الاثرم بسيار ممنونم که مرا به سرزمين های نور دعوت کردی تا به حال چنين عشق بازی با خدا نکرده بودم……

فاطمه از دبیرستان توحید