روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چگونه؟ باد گفت آن پیرمرد را می بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادیه هولناک شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر… بیشتر »