چهارشنبه سوری از زبان استاد رحیم پور ازغدی
چهارشنبه سوری از زبان استاد رحیم پور ازغدی
?شروع از دوشنبه ای که اول ماه باشد
⚜روز دوشنبه اول ماه شعبان
25 اسفند1399
برای افزایش رزق و برآوردهشدن حاجات مهم✅
آیتالله بهجت رحمهالله برای افزایش روزی و برآورده شدن حاجات مهم، ختم سورۀ «واقعه» را به اطرافیان خود توصیه میکردند. دستور این ختم بدین شرح است:
چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند :
يا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي و رِزْقُ عِیالي فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيباً فَيَسِّرْهُ وَ اِنْ كانَ يَسِيراً فَكَثِّرْهُ وَ اِنْ كانَ كَثِيراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ كانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبْهُ وَ اِنْ كانَ طَيِّباً فَبارِكْ لي فيهِ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ يا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ كانَ عَلي اَيْدِي شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَيَّ حَيْثُ اَكونُ وَ لا تَنْقُلْنِي اِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ.
❌طلبه نشوید
اگر می خواهید؛ سوار بر امواج جناج چپ یا راست، بتازید؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، سوار بر پورشه در خیابان ویراژ بدهید؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، رییس و کارمند بشوید؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، مردم دست شما را ببوسند؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، منبر و سخنرانی فرمالیته بکنید ؛طلبه نشوید.
اگر می خواهید،اَدا دربیاورید و نقش آدم های مومن را بازی کنید؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، مدرک بگیرید و حجت الاسلام دکتری صدایتان کنند ؛ طلبه نشوید.
اگر می خواهید، چین های عمامه را بشمارید؛ طلبه نشوید .
اگر می خواهید ، یک زندگی آرام و بی دردسر داشته باشید، طلبه نشوید .
? اما اگر …
انسان را با خودپسندی چه کار⁉️⁉️⁉️
«عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَیْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ یَتَکَبَّرُ»؛[3] در شگفتم از فرزند آدم که اوّلش نطفه و پایانش مردار و در بین ظرف براى نجاست بوده، و با این حال تکبّر مینماید! (حکمت ۴۴۵ نهج البلاغه)
عجب در نگاه لغت عبارت است از، به خویشتن نازیدن، تکبر، غرور و خودبینى و در نزد اندیشمندان، بزرگ شمردن آدمى است خود را به جهت کمالى که در خود مىبیند اعم از آنکه آن کمال را داشته باشد و یا نداشته باشد اما گمان کند که دارد
مزمت عُجب در قران
«و لا تصعّر خدّک للنّاس و لا تمش فى الارض مرحاً انّ الله لا یحبّ کلّ مختالٍ فخور» (۱۸ لقمان)
وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﮔﺮﺩﻧﻜﺶ ﺧﻮﺩﺳﺘﺎ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ] ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ .(٢٣ حدید)
نکاتی در مورد فیلم محمد رسول الله صلی الله علیه و اله.
رسانه چیست؟
برقراری ارتباط ویژگی اساسی و اولیه انسان است؛ طوری که ارسطو انسان را حیوان ناطق مینامد.
اولین ابزار بشر برای برقراری ارتباط زبان بود كه ويژگى ذاتی انسان به حساب می آمد. با گذر زمان، بشر رفته رفته ابزارهای ارتباطی بیشتری را برای خود خلق کرد.
ارتباط با دیگران را میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
ما گاهی به صورت مستقیم با اطرافیان ارتباط برقرار می کنیم و گاهی این اتفاق به صورت غیرمستقیم می افتد.
در نوع اول، دو یا چند نفر چهره به چهره با یکدیگر گفتگو می کنند.
در نوع دوم افراد برای ارتباط، مستقیما با یکدیگر مواجه نمی شوند بلکه از ابزاری برای این منظور استفاده می کنند؛ ابزارهایی که آنها را رسانه مینامیم.
از لحاظ لغوی در زبان فارسی به هر وسیله انتقال دهنده ای رسانه می گویند. از این منظر یک سیم برق هم رسانه است چون انرژی الکتریسیته را از جایی به جای دیگر انتقال می دهد.
رسانه های ارتباطی هم در واقع همین کار را انجام می دهند. آنها به جای الکتریسته رسانای پیام های ارتباطی هستند؛ اما در اصطلاح علمی، رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن معنا و مفهوم مورد نظر خود را به گیرنده منتقل می کند. وسیله ای که برای ارتباط غیرمستقیم از آن استفاده می شود.
این ابزارها در گذشته به صورت دود و آتش، نقاشی روی دیوار غار و کمی بعدتر اختراع خط و کاغذ نمایان شد و امروزه تلفن همراه، تلویزیون، سینما، عکس، تبلیغات، روزنامه، مجله، موسیقی، بازیهای کامپیوتری و اینترنت را در بر می گیرد.
«روزگار فراموش شده…»
شاید شما یادتون نیاد ولی ما یه زمانی نون رو تلیت میکردیم تو چای میخوردیم
و نون و پنیر کوپنی برامون غذای نیمه اعیونی محسوب میشد
ولی یادمه هیچ وقت انقدر غر نمیزدیم!
در عین فقر خوشبخت بودیم
مهمونیامون اغلب با آبدوغ خیار یا عدس پلو و نهایتا آبگوشت اونم با گوشت کوپنی که خانمهای کدبانو ذخیره میکردند برگزارمیشد
اماهیچ وقت انقدر غرنمیزدیم!
من بیشتر لباسهای کوچک شده ی داداشمو میپوشیدم
خواهرم لباسهای منو
دخترهمسایه لباس سالم مونده ی خواهرمو
وداداشم لباسهای پسرخالم و…
هیچکی خجالت نمیکشید
هیچ وقتم انقدر غر نمیزدیم!
یادمه از یه تیکه چوب و چند تا سنگ یا یه تیکه سیم ده جور بازی خلق میکردیم
خطکشمون لبه ی صاف کتابمون بود
و تا مدادمون به قدری که دیگه نشه لای انگشت نگهش داشت نمیشد، مداد جدید برامون نمیخریدند
یادمه پاک کنمون رو با نخ مثل گردنبند مینداختیم گردنمون که مبادا گم شه
فقط یه تراش داشتیم که داداشم میگفت تو ببر مدرسه
معمولا مداداشو با چاقو میتراشید
انگار همین باعث شده بود کم کم خراط بشه
قایق و اسب و میوه چوبی از شاخه های خشک درختها درست میکرد
بهترین هدیه ی عمرم قایق کوچک چوبی ای بود که برادرم خدا بیامرز برام درست کرد
کاش نگهش داشته بودم…
نکات سوره نور
♦️ قرآن تمامی ابعاد و جوانب انسان اعم از روح، عقل، بدن و وجدان را در نظر گرفته و خود را از دیگر مکاتب بشری و مادی که فقط به نیازهای ظاهری انسان که در شهوت و شکم خلاصه می شود جدا می سازد و این روش تربیتی را بدون اغراق و زیاده روی در سوره ی نور به طور واضح و آشکار مشاهده و لمس می کنیم در این سوره به شمولیت و توازن اشاره شده است.
روش تربیتی در قرآن اینگونه است که روح انسان را به وسيلهی خداپرستی و تفکر در آثار او ارتقا میبخشد و نفس او را نیز از راه عادت کردن به اخلاق خوب و پسندیده تزکیه می کند و جسم انسان را با برآورده کردن نیازهای مادی و معنویش تقویت می کند و آن را از چیزهای که موجبات ضعف و سستی او می شوند به دور می دارد، بدون شک این روش تربیتی روشی است که تمام ابعاد وجودی انسان را دربرمی گیرد و به هیچ کدام از این نیازها کمترین بی توجهی نمی کند… تربیت قرآنی فقط جسم ،روح و یا عقل بشری را در نظر نمی گیرد بلکه نگاه قرآن به این سه بخش نگاهی متوازن است و از نمونه های این توازن می توان به این فرموده ی قرآنی اشاره کرد که می فرماید:
?« رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»نور/37
? مرداني كه بازرگاني و معامله اي، آنان را از ياد خدا و خواندن نماز و دادن زكات غافل نمي سازد. از روزي مي ترسند كه دلها و چشمها در آن دگرگون و پريشان مي گردد. همچنان که می بینیم این آیه گواهی روشن برتوازن بین کار و عبادت است؛ زیرا شعائر دینی وقت و زمانی مخصوص به خود دارند و کار و فعالیت دنیوی هم مجال و میدان خود را دارا می باشد و در این توازن و یکسان نگری متوجه این نکته مهم می شویم که نگاه قرآنی به دنیا و آخرت همسان و همسنگ است زیرا دنیا و آخرت از نظر قرآن چیزی نیستند که متضاد و مقابل همدیگر باشند بلکه ارتباط بین دنیا و سرای آخرت ارتباطی تکاملی است نه تقابلی به طوری که بعضی از دوستان بیگانه با مفاهیم قرآن همسو با ملحدان این گویش را به خورد مردم می دهند که نمی شود دنیا و آخرت را با هم داشت بلکه باید یکی را فدای دیگری کرد.
همچنین مثبت نگری که قرآن از آن برخوردار است و از خلال آیات قرآنی به روشنی میشود آن را فهمید.مورد بعدی ارتباط و پیوند ناگسستنی بین ایمان و عمل است به طوری که مؤمن را در اجتماع جوری جلوه می دهد که با کردار و رفتارش بازگو کننده عقیده و ایمانش می باشد.
نکات قرانی و تربیتی سوره انسان
قرآن كتاب هدايت و موضوع هدايت، انسان است. سوره مباركه انسان به ويژه آيه نخست آن موضوعش درباره انسان است. از آن جا كه محور اين سوره خود انسان، عمل، اخلاص، ايثار و عاقبت كار او در قيامت است، به سورة انسان نامگذاري شده است.
براي آن كه هر انساني بتواند در مسير قرب الهي قدم بگذارد بدون شك به الگو و راهنمايي نيازمند است كه خود توانسته اين مسير را طي نموده باشد. بر این اساس انسانهای کاملی همچون پیامبران الهی و به ویژه پیامبر اکرم و اهلبیت ایشان علیهم السلام که بالاترین معرفت و عشق به معبود را داشته اند، از کاملترین مرتبهی عبودیت الهی برخوردار بوده و زیباترین عبادات را به پیشگاه الهی به جا آورده اند. لذا اولين گام در راه قرب حق، شناخت صفات و ويژگيهاي اين الگوهاست.
از سورههایی که در شان، منزلت و فضلیت اهل بیت پیامبر (علیه السلام) آمده و ایثار و اخلاص ایشان را به مسکین – یتیم و اسیر مطرح می کند سوره انسان می باشد. در این سوره به نکات اخلاقی و تربیتی با محوریت اهل بیت (علیهم السلام) به مواردی اشاره گردیده که به اختصار میتوان از خصوصیات اخلاقی چون خوف از قیامت، ایثار، صبر در برابر معصیت، یاد خدا، تسبیح در شب و … نام برد و به مؤلفههای تربیتی با بیان مراحل خلقت، راه هدایت، هدایت فطری و تشریعی، تربیت تدریجی، پاداش ابرار، مراحل هدف خلقت، فواید آفرینش بهشت و جهنم و… اشاره نمود.
قرآن در مقام یک متکلم صادق آنچه می گوید حق است و خطائی درآن نیست. انسان برای اینکه بتواند به سرمنزل مقصود و سعادت ابدی برسد باید پا در راهی نهد که از هر جهت مطمئن باشد و این اطمینان خاطر هنگامی حاصل می شود که انسان به کلام خدا که ریسمان الهی است چنگ بزند، آداب آن را رعایت نماید، احکامش را جامه عمل بپوشاند و از فرامین آن اطاعت نماید، آن وقت است که به مقام خلیفه الهی می رسد و این میسر نیست جز با عمل به نکات اخلاقی و تربیتی کل قرآن.
رهبر انقلاب:
من مادران شهدایی را زیارت کردم که بجد و با صدق واقعی میگفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمیگفتند. من مادران و پدرانی را ملاقات کردم که احساس عزت و افتخار میکردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شهید شدند. البته حق هم با آنهاست، عزت و افتخار است؛ همانطوری که عمهی ما زینب کبری (سلاماللهعلیها) فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا»؛ جز زیبائی ندیدم. حادثهی کربلا چیز کوچکی است؟ این چشم خدابین، از این حادثه، از این خونهای ریخته شده، از این مصیبت سنگین، یک حقیقت زیبا مشاهده میکند؛ «ما رأیت الّا جمیلا». من خانوادههای بسیاری را دیدم که همین احساس زینب کبری در آنها هم بود؛ آنها هم میگفتند: «ما رأینا الّا جمیلا». این هاست که به یک ملت اقتدار می دهد؛ اینهاست که اعتماد به نفس را در یک ملت به وجود میآورد؛ این هاست که تهدیدهای قدرتهای مادی دنیا، عربدههای مستانهی دولتهای متجاوز و مستکبر دنیا دل آنها را نمیلرزاند.
۱۳۸۹/۰۷/۲۸
سالروز وفات حضرت عقیلهی بنیهاشم تسلیت باد.