چه باک از شعله های دوزخ
که در محشر پناه ماست عباس
چه باک از شعله های دوزخ
که در محشر پناه ماست عباس
على اكبر عليه السلام ، بزرگ ترين پسر امام حسين عليه السلام بود كه از نظر صورت و سيرت و سخن گفتن، به حدّى شبيه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود كه هر كس شوق ديدار پيامبر صلى الله عليه و آله را داشت، به او مى نگريست، چنان كه پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به ميدان نبرد، فرمود:
خداوندا ! گواه باش كه جوانى براى جنگ با آنان مى رود كه شبيه ترينِ مردم به پيامبرت از جهت صورت و سيرت و سخن گفتن است و ما هرگاه مشتاق ديدار پيامبر تو مى شديم، به او نگاه مى كرديم .
على اكبر عليه السلام در واقعه عاشورا، از اركان سپاه امام عليه السلام به شمار مى رفت. تأكيد او بر حق مدارى و دفاع از حق تا ايثار جان، هنگام شنيدن خبر به شهادت رسيدن خود در مسير كربلا از پدر بزرگوارش، اذان گفتن براى اقامه جماعت به امامت حسين عليه السلام در جريان برخورد سپاه حُر با كاروان امام عليه السلام (1)، بر عهده گرفتن مسئوليت آب رسانى به خيمه ها در شب عاشورا و همچنين داوطلب شدن ايشان براى شهادت پيش از ديگر بنى هاشم، بنا بر نقل مشهور،(2) از ويژگى هاى اين فرزند برومند سيّدالشهدا عليه السلام است.(3)
در «زيارت ناحيه مقدّسه»، خطاب به او آمده است:
السَّلامُ عَلَيكَ يا أوَّلَ قَتيلٍ مِن نَسلِ خَيرِ سَليلٍ مِن سُلالَةِ إبراهيمَ الخَليلِ، صَلَّى اللّه ُ عَلَيكَ و عَلى أبيكَ، إذ قالَ فيكَ : قَتَلَ اللّه ُ قَوما قَتَلوكَ ، يا بُنَيَّ ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاكِ حُرمَةِ الرَّسولِ ! عَلَى الدُّنيا بَعدَكَ العَفا
سلام بر تو ، اى نخستين كُشته از تبار بهترين بازمانده از نسلِ ابراهيم خليل ! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه كه در باره ات فرمود: «خدا ، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت . پسرم ! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند. و چه جسارتى در هتكِ حرمت پيامبر ! پس از تو ، خاك بر سرِ دنيا !»
بوی بهشت می وزد از کربلای تو
ای کشته ای که جان دو عالم فدای تو
در بارگاه ذوالجلال که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
این شعر پر اسرار محتشم اشاره است به این جمله از زیارت عاشورا که:
«و جلّت و عظمت مصیبتک فی السموات علی جمیع أهل السموات» یعنی مصیبت تو آنقدر بزرگ بود که بر اهل آسمان نیز گران آمد آن هم همه ی اهل آسمان!
در حدیثی در کتاب کامل الزیارات می خوانیم:
“خداوند چهار هزار فرشته را بر قبر حسین علیه السلام گماشته است که بر او تا روز قیامت با حالت ژولیده و غبارآلود می گریند.” (کامل الزیارات ص84)
حال سوال این است که مگر در بارگاه ذو الجلال جای ملال است که فرشتگان بر او می گریند؟!
و در زیارت عاشورای غیر معروفه که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بعد از زیارت عاشورای معروف نقل شده ما موظف شده ایم که به رسول خدا و امیرالمومنین و فاطمه زهرا و امام حسن مجتبی سلام الله علیهم اجمعین تسلیت و تعزیت عرض کنیم و بگوییم:
همه ساله قبل از اینکه ماه محرم شروع شود ظاهر شهر و روستاها عوض میشود و داربستهای هیئات و پارچههای مشکی و پرچمها، همه نشاندهنده آن هستند که مردم خود را برای عزاداری ماه محرم آماده میکنند. برخی از این اقدامات ممکن است به صورت عادت در آید و جنبه مراسم سالانه پیدا کند. در اینجا میخواهیم در این باره بیندیشیم که در کنار همه این بزرگداشتهای شعائر و عبادات، آیا عادت کردن به عبادات امر پسندیدهای است یا خیر ؟
بزرگداشت عاشورا و نقش عاطفی آن
بزرگداشت عاشورا و عزاداری به مناسبت شهادت سالار شهیدان علیه السلام، یکی از عبادات مهم است و انجام دادن مراسمی که حاصل آن باعث تقویت محبت و عاطفه به اباعبدالله الحسین علیه السلام گردد امری پسندیده و سفارش شده میباشد. ارتباط با امام حسین علیه السلام ما را به جدّ ایشان خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله مرتبط میسازد و افزایش محبت ما نسبت به سیدالشهداء علیه السلام در صورتی که با بینش هم همراه باشد ما را در مسیر ایمان به جلو هدایت میکند.
ماه محرم ماه غم و اندوه دوستداران اهل بیت پیامبر و علی علیهم السلام است. ماهی که از محرم سال 61 هجری قمری تا هم اکنون خیل عاشقان به خاندان مطهر رسول الله صلی الله علیه و آله را عزادار کرده است. مصیبتی که بزرگی آن قابل وصف نیست! و چه مصیبتی از این بالاتر که فرزند امام علی علیه السلام که جانشین و برادر و داماد و خلیفه پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله بود یعنی امام حسین علیه السلام را کمتر از پنجاه سال از رحلت نبی خدا صلی الله علیه و آله به مسلخ ببرند؛ آن هم کسانی که خود را از امت رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانستند! به تعبیر امام الساجدین علیه السلام: أَمْسَتِ الْعَرَبُ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَجَمِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنْهَا وَ أَمْسَتْ قُرَیْشٌ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنْهَا وَ أَمْسَى آلُ مُحَمَّدٍ مَخْذُولِینَ مَقْهُورِینَ مَقْبُورِینَ.(1)
این است که عزای برای امام حسین بن علی علیهما السلام تمامی ندارد. که رسول اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند(2): إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الموْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا.(3)
السلام عليک يا ثارالله
باز محرم رسيد ماه عزای حسين سينه ما می شود کرب و بلای حسين
کاش خدا قسمتم رزق حلالی کند تا که توانم کنم خرج عزای حسين
حسين (ع)، عاشورا را آفريد و عاشورا حسينيان را، و اينک نوايی آشنا به گوش می رسد:
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است…
محرم، ماه ايثار و از جان گذشتگی است. ماه عشق و شور و فرياد است. ماه آميختن با خون و آميختن عشق است. محرم ماه قيام و پيام است که دل های شيدای نيکان و مشتاقان را به سوی مراد و محبوبشان معطوف می سازد، ايام حماسه و عاطفه با فرارسيدن اين ماه آغاز می گردد تا شيفتگان معرفت و عاشقان ايثار را با کاروان کربلا همراه و هم نوا سازد، تا شور و شعور عاشورايی، ديگر بار احياء گردد و ارادت علاقه مندان به سرور و سالار صاحبدلان فزونی يابد و روح انسان ها از زندان نفس رهانيده شود.
دوباره در سرم شور جنون است دوباره بر مشامم بوی خون است
فقط رمز ورود عشق بازی حروف حا و سین و یا و نون است
فانوس اشک هایتان را روشن کنید، ماه غریبی شهید نینواست . . .
آقا سلام برغزل اشک ماتمت بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
چندی گذشت در غم هجران اشک تو پر می کشید دل به هوای محرّمت
فرا رسیدن ایام عزای سالار شهیدان، حضرت حسین بن علی علیهماالسلام بر تمام شیعیان و دلسوختگان و عاشقان حضرتش سلیت باد.
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی عشق سوزان تو آغشته به آب و گِل ما
نماز، بالاترين و والاترين مرتبه اي است که در آن، نور منير عشق بازي با يار به تلألو درمي آيد و معراج مومن مي شود.در اين مجال مبارک، نکته هايي خواندني از حالات روحاني علماي رباني را با هم مرور مي کنيم. باشد که ياريمان دهند تا بدانها تشبه يابيم و ما هم رنگ خدايي بگيريم.
زندگي علماي رباني ما سراسر نشانه هاي روشني از عشق و شور و مستي در بارگاه حضرت خداوندي است. آنانکه با رسيدن به مقام وصل و چشيدن طعم قرب، عطر دل انگيز روحانيت را با مشام جان خويش شنيدند و طعم گواراي توجه و تنبه به ذات اقدس الهي را با تمام وجودشان درک کردند. و نماز، بالاترين و والاترين مرتبه اي است که در آن، نور منير عشق بازي با يار به تلألو در آمده و معراج مومن مي شود.
دانى كه چيست دولت ؟ ديدار يار ديدن در كوى او گدائى بر خسروى گزيدن
بوسيدن لب يار اول ز دست مگذار كاخر ملول گردى از دست و لب گزيدن
فرصت شمار صحبت كز ايندو راه منزل چون بگذريم ديگر نتوان بهم رسيدن
در اين مجال مبارک، نکته هايي خواندني از حالات روحاني علماي رباني را با هم مرور مي کنيم.
*حجتالاسلام شفتى
اين سيد بزرگوار، پيوسته مراقب بارى تعالى بود و چيزى او را از حالت حضور و مراقبت باز نمى داشت ، گوشه هاى چشم او از كثرت گريه كردن در مقام تهجّد مجروح شده بود.
پدر و مادر بر انسان ولايت دارند؛ يكي از حقوق پدر و مادر بر گردن فرزند «خشوع و خضوع به ايشان در هنگامي است كه آنان به تو ظلمي روا ميدارند» است. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه «اگر پدر و مادر كسي به او ستم كرده باشد و او نگاه تند و كينه توزانهاي به ايشان كند، خداوند نماز او را قبول نميكند.»
اما ما فرزندان قرن بيست و يکمي به راحتي، و نه تنها در هنگامي که خداي نکرده آن ها بر ما ظلمي روا کنند، بلکه در بسياري از اوقات، کمترين احترامي را براي آنها قائل نبوده و به بهانه هاي مختلف آنها را مي رنجانيم.
با تمرين ولايتمداري، نزد پدر و مادر است که انسان ميتواند به ولايتمداري امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خود برسد.
احترام به پدر و مادر؛ مقدمه احترام به امام زمان
بسياري اوقات پدر و مادرها از روي دلسوزي و محبت، و يا براي اينکه به فرزند خود سختگيري نکنند، در مقابل بياحتراميهايي که فرزندانشان نسبت به آنها ميکنند، اغماض کرده و به آنها تذکر هم نميدهند. در صورتي که اين دلسوزيِ بيجا اثر بدي بر روي فرزندان خواهد داشت و موجب ميشود که به مرور، حرمت والدين در نظر آنها کم شود.
کسي که پدر و مادر در نظر او حرمتي نداشته باشند، چطور ميتواند حرمت امام زمان (عج الله تعالي فرجه الشريف) خود را حفظ کند؟ او به پدر و مادري که طعم محبت آنها را از نزديک چشيده است، بياحترامي ميکند، بعد ميخواهد به امامي که تا کنون نديده است احترام بگذارد!
انسان در درجه اول بايد يادبگيرد که در مقابل پدر و مادرش باادب باشد، تا بعد نوبت به حفظ ادب و احترام نسبت به امام زمان برسد. بچهاي که پاي خود را در مقابل پدر و مادرش دراز ميکند، يا به هر نحوي احترام آنها را رعايت نميکند، بايد به او تذکر داده شود.